قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: حفظ تندرستی و رهایی از رنج و بیماری یکی از مهم ترین مسائلی است که همواره در طول تاریخ، فکر بشر را به خود مشغول نموده است چنانچه با جستجو در آثار به جا مانده از پیشینیان می توان از افکار و اندیشه های نیاکان خود در زمینه های مختلف آگاه شویم.

مردم ایران از عهد باستان بر بهداشت محیط تاکید داشتند و اسلام آن را تکمیل نمود

به گزارش سرویس فرهنگی قدس انلاین ایرانیان از جمله اقوامی می باشند که دارای پیشینه ی تاریخی بسیار کهن می باشند و از دوره ی باستان در زمینه های مختلف مقررات خاص خود را داشته اند، از جمله این موضوعات، بهداشت محیط می باشد چنانچه عطیه غریب ملک، کارشناس و پژوهشگر تاریخ گوشه ای از آن را چنین بیان می دارد.

بهداشت آب
در ابتدا باید به این امر اشاره داشت که برای بهداشت محیط تعاریف مختلفی بیان شده است اما بهترین تعریفی که بتواند کلیه¬ عوامل محیطی و اثر آن را بر انسان آشکار سازد عبارت است از : کنترل عواملی از محیط زندگی که به نحوی روی رفاه جسمی- روانی و اجتماعی انسان تأثیر دارند و یا خواهند داشت. حال با توجه به این تعریف، از جمله موضوعاتی که در ایران باستان در حوزه¬ی بهداشت محیط از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، توجه به سلامت آب محسوب می گردید. ایرانیان احترام آب را بیش از هر چیز واجب می شمردند چنانکه حتی صورت خود را در آب نمی-شستند و جز برای آشامیدن و آب دادن به نباتات به این عنصر مقدس دست نمی¬زدند.
در آیین زردتشتیان درباره ی آب اصولی را قائل بودند که با موازین کنونی مطابقت دارد از جمله :
1-برای آب مشروب؛ صافی، بی رنگ و بویی و مزه و عدم آلودگی به کثافات( چرا که آن را از تراوش اهریمن می دانستند و معتقد بودند باعث بیماری است) را قائل بودند.
2-ریختن کثافات و مواد ناپاک مانند مدفوع، ادرار، آب دهان، خون، اخلاط، لاشه و به مانند آنها در آب غدغن و مرتکب، به مجازات محکوم می شد.
3-مجازات فردی که در آب جاری، اخلاط و آب دهان می انداخت می بایست مبلغی به جهت آتش مقدس به مغان بپردازد و همچنین صد حیوان موذی را نابود نماید.
4-آنان معتقد بودند برای آشامیدن هرکس باید ظرف جداگانه¬ای داشته باشد.
5-هر فردی که عمداً آب را آلوده نمایند و بعنوان مثال مرده و لاشه در آن اندازند، گاه تا مجازات اعدام محکوم می گردید
به همین نحو در دوران ساسانیان گرامیداشتن آب و جلوگیری از آن بسیار مورد نظر زرتشتیان و آلوده نمودن آب در آیین زرتشتیان از جمله گناهان بزرگ بود، که در بعضی اوقات بر حسب درجه اهمیت مجازات اعدام درباره مرتکب معمول می گردید. با توجه به آن چه که از قوانین بهداشتی و طبی در ایران باستان بر می آید آب نیز به مانند آتش همان حرمت را داشته است که شاید بتوان مهمترین مقولات در راستای آب را مقدس شمردن آن و نینداختن فضولات، کثافات لاشه و مردار دانست.

بهداشت زمین
در ایران باستان، ایرانیان بر اساس آموزه های دینی خود همواره کوشش خود را معطوف به این امر داشتند تا از آلودگی زمین جلوگیری نمایند و طبیعی است این امر از انتشار بیماری های گوناگون که گاه جنبه مسری نیز داشت جلوگیری می نمود، چنانچه دفن اموات در زمین ممنوع بود و اگر جنازه انسان یا سگ در زمین دفن می¬گردید برای مدت شش ماه که در زمین می ماند مجازاتی معادل 1000 تازیانه بود و برای یکسال 2000 تازیانه و اگر دوسال و بیشتر می ماند گناهی نابخشودنی و غیرقابل کفاره بود. از این رو جسد انسان باید در دخمه یا در مکان مرتفع از قبیل قله کوه طعمه درندگان گردد و استخوان وی پس از جدا شدن گوشت و پس از خشک شدن در استودان که به شکل خمره بود نگهداری شود و از این جهت دفن مرده در خاک و یا انداختن آن در آب  رود و یا سوزاندن آن در آتش ممنوع و حرام محسوب می گردید چرا که در وندیدا در فصل پنجم در باره انتقال بیماری به وسیله اجساد حیوانات این گونه بیان شده است که«گاه آلودگی با قسمتی از جسد مرده که به وسیله سگ، پرنده، گرگ و یا باد نقل مکان یافته انسان را گنهکار مینمود. همه جهان جسمانی که من آفریده ام به گنهکار و بزهکار تبدیل می شد و خیر و نیکی از میان بر می خواست».

کنترل بیماری ها
مردم ایران باستان بر این باور کلی بودند که اهورا مزد برای معالجه هر بیماری لااقل یک نبات خلق کرده است. سلامت را دو قسم دانسته، سلامت تن و سلامت جان و طبیب را دو نوع شمرده روحانی وجسمانی. اصول طب ایران باستان کاملا زرتشتی و مبتنی بر روایات اوستایی بود، اما این گونه بنظر می رسد که طبابت یونان نیز بر ۀن تاثیر نهاده بود، چرا که به موجب طب بقراطی علاج از سه طریق میسر می گردید وبر این باور آنچه به وسیله دوا علاج نپذیرذ به وسیله آهن و آنچه به وسیله آهن درمان نیابد، باید با آتش شفا بخشد و مرضی که از آتش برطرف نشود، شفا ناپذیر است، در کتاب دینکرد پنج وسیله معالجه مذکور است از این قرار :
1-کلام مقدس 2-آتش 3-نباتات 4-کارد 5-داغ
که گویا مقصود از داغ دود دادن عضو مریض با بعضی گیاهان معطر بوده است، اما در این میان معالجه بوسیله کلام مقدس را که شامل اوراد و ادعیه مستخرج از کتب مقدس بود را موثرترین طریقه در بهبود بیماری ها می¬دانستند.
امر دیگری که گویا در ایران باستان به آن توجه ویژه ای می شد امر کشتن حیوانات و حشرات موذیه بود، تا آنجا که این عمل را جز ثواب های بزرگ می دانستند چنانچه آگاثیاس گوید: «در ایران عیدی است به نام جشن هلاکت موجودات ضاره» در این روز که به قول او بزرگترین اعیاد ایرانیان است، مردمان خزندگان و حشرات موذیه را می کشند و کشته آن ها را برای اثبات ثواب کاری خود به موبدان نشان می دانند. اما اینگونه بنظر میرسد که شاید این اهتمام بر کشتن حیوانات موذی از بعد بهداشتی نیز دارای اهمیت بود، چرا که این حیوانات یکی از مهم ترین عوامل انتقال بیماری ها محسوب می گردیدند.

نظر اسلام در مورد بهداشت محیط
ارزش و اهمیت علم طب و بهداشت را همین بس که قرآن مجید آن را به جامعه انسانیت گوشزد کرده و فرموده : مَن اَحیا¬ها فَکانَما اَحیا الناس جَمیعاً؛ کسی که نفس انسانی را زنده کند مثل اینکه کلیه مردم را زنده کرده باشد
بهداشت و پاکیزگی به معنای اعم و بهداشت محیط به معنای اخص در دین مبین اسلام از اهمیت فراوان و جایگاه خاصی برخوردار است و آیات شریفه قرآن کریم هم با تأکید از این موضوع مهم یاد کرده و مسلمین را به مراعات آن تشویق و ترغیب نموده است. چنانکه می¬فرماید: وَ اللهُ یُحِبُ المَطَهرین؛ خدا مردان پاک را دوست می¬دارد و نه تنها به بهداشت فردی بلکه به حفاظت از محیط زیست و بهداشت اجتماعی هم توجه تاکید داشته است چنانچه در امر بهداشت و جلوگیری از آلوده کردن زمین یعنی آب، خاک و هوا آمده است: هُوَ أنشاءکُم مِنَ الاَرضِ وَ اَستَعمرکُم فیها...؛ او شما را از زمین آفرید و شما را برای آبادی زمین برگماشت و نیز در سیره و فرمایشات پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین رعایت نظافت فردی و بهداشت همگانی و همچنین توجه جدی به بهداشت محیط به وظوح آشکار می باشد و بطور وسیع و گسترده¬ای مطرح گردیده است.
با توجه به آموزه های دینی، ورود اعراب و در پی آن اسلام به ایران باعث تغییراتی در وضعیت بهداشت محیط در شهرهای ایران گردید و تا حدودی تعدادی از آداب و رسوم رایج در ایران باستان کنار نهاده و متروک گردید، از جمله منع دفن مردگان بر روی زمین و دستورات خرافی در رابطه به استفاده از آب، همچنین بسیاری از کارهای عمرانی از جمله تاسیس قنات در بعضی از شهر های ایران ایجاد شد. قنات به معنای خاص در شهر های ایران از جمله قم و نیشابور یافت می شد، نیشابور آن روز بزرگترین شهر شرق اسلامی بود به نحوی که ناصر خسرو گزارش می دهد : «بیشتر مجاری آب در نیشابور سرپوشیده است مظهر بعضی در بیرون شهر که برای آبیاری باغ و بوستان هاست می آمد و بعضی دیگر آب خانه های شهر را تأمین می کند. همچنین در ژرفا تفاوت دارند و برخی صد پله می¬خورند، یکی از ظرفا گفته است نیشابور نیکو شهری بود اگر آب هایش به روی زمین می آمد و مردمانش در زیر زمین جایگیر می شدند. این قنات ها نگهبانانی داشت».

 پس از گذر از دوران نخست اسلام پذیری ایرانیان بیشترین تاثیرات اسلامی را در دوره آل بویه شاهد می باشیم و در همین دوره می باشد که عضدالدوله در راه¬ها برای آسایش مسافران دستور به حفر چاه میدهد و آب انبارهای متعددی احداث می گردد، به نحوی که تعدادی از این آب انبارها به حدی بزرگ بود که کفاف یکسال مصرف مردم را می داد از جمله در استخر آب انباری بنا کرد که اگر مدت یکسال در هر روز هزار مرد از آن آب برمی¬داشتند یک پایه از هفده پایه آن تمام نمی شد وی همچنین صاحبان املاک و اراضی را وادار می¬کرد که در آبادانی ملک و باغ خود بکوشند، هر کس را که توانای مالی نداشت فرمان می داد که از خزانه و بیت المال به او قرض دهند و به کسانی که منازلشان مشرف به دجله بود توصیه می نمود در زیبایی و آبادانی آن¬ها کوشش نمایند و باغ¬هایی که در بغداد از بین رفته بودرا مجدد آباد گرداند و به فرمان او از فارس و دیگر نواحی ایران نهال و گل آورده و در آن باغ ها غرس نمودند و بسیاری از نهرها را که پر شده بود را مرمت نموده و مجدداً آب در آن¬ها جریان یافت.
علاوه بر این عضدالدوله بر رودخانهای که میان شیراز و استخر بود با دیواری بلند ، بندی احداث نمود که زیرسازی آن از سرب بود، به صورتی که آب پشت سد بالا آمده و دریاچه ساخته و در دو سوی آن ده دولاب قرار داده که زیر هر دولاب آسیابی سوار شده بود و از هرطرف کانالهایی تعبیه شده بود که آب با فشار از آن ها بر پرده¬های چرخ ریخته تا بتواند آنها را بگرداند و کاسه هایی که به آن متصل شده پر از آب شده تا زمانی که به بالا می آیند بر دهانه جویی ریزند که روان شود که این خود بیانگر نگرش ایرانیان مسلمان نسبت به مردم ایران باستان بود چرا که در این دوره شاهد آن می باشیم که از جنبه تقدس آب کاسته و در فعالیت های روزمره نیز مورد استفاده قرار گرفته می شود.
 

یکی دیگر از اقدامات مهم عضدالدوله تاسیس بیمارستانی عضدی شیراز بود. زمانی که عضدالدوله در شیراز بود علی بن عباس مجوسی اهوازی پزشک دربارش بود. وی با بنا و وقف این بیمارستان مجهز به بهداشت عمومی شیراز خدمت شایانی کرد.(همان، 109 ) بیمارستان را مسلمین با حذف جزو اول نام فارسی آن به شکل مارستان از ایران عهد ساسانی اخذ کردند. اولین بیمارستانی که مسلمین تاسیس کردند ظاهراً در زمان هارون¬الرشید بود که به سبک بیمارستان های ایرانی بود. در واقع ترتیب همین بیمارستان¬ها بود که بوسیله اطباء و علماء فرانسه و ایتالیا تقلید شد و بیمارستان¬های امروزی اروپا از آن بیرون آمد.
در مجموع میتوان بیان داشت هر چند توجه به مسئله بهداشت در ایران سابقه¬ای کهن دارد و آن را حتی مقدم بر درمان می¬دانستند ولی در بعضی زمینه ها با مقررات خاص وهمراه با خرافات بود که این قوانین در تمام زندگی آن ها دخیل شده بود و عدم رعایت آن با مجازات روبرو می شد. ولی با ورود اسلام به ایران و توجه به موضوع بهداشت به معنای اعم و بهداشت محیط به معنای اخص ما شاهد تغییرات زیادی در این زمینه هستیم و بسیاری از سنت هایی که در ایران قبل از اسلام رعایت می شد مثلاً عدم دفن مردگان به دلیل اینکه زمین را آلوده می¬کنند و یا کشتن حیوانات موذی که حتی در آیین زردشت ثواب شمرده می شد و عدم استفاده از آب برای شستشو به دست فراموشی سپرده شد . همچنین اسلام توانست با آموزه های خود مفهومی تازه از بهداشت محیط عرضه کند که باعث بهبود زندگی ایرانیان مسلمان شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علي IR ۱۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    8 0
    جالب بود.
  • مقدم IR ۱۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    9 0
    درود بر مردم پاک و پاکيزه ايران.